سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمی درنگ بایدم ...

 

 

...

 

بسم الله الرحمن الرحیم...



چنان به عکس ضریحت دخیل بسته  نگاهم

که هرچه را توبخواهی ،نمی شود که نخواهم

شعر  : نوراء_نریمان ...

 

 

 

 

 

خم می شود و ...

مشت هایش را متبرک میکند به ...

و به یده می نهد که مباد بگیرد ازش برکت ِ اشکی که برای تو می بارد ... چشم هایش ...

خاکی که زیر پای زوارت مبارک شده و مالامال از زیبایی ... و ...

بسم الله می گوید و آرام و متین گام بر میدارد ...

باید ادب را به جا آورد ...

راه ،راهی است که آخرش به بهشت میرسد ...

بسم الله می گوید و آرام و با طمئنینه قدم هایش را برمی دارد ...

باید ادب را به جا آورد ...

اصلاً باید با حیا بود ... باید سر را پایین بندازت و ...

این راه ــــ قلب ها ــــ ،عزاداراند ... قلب هایی  شکسته ...

تسبیح ِ فیروزه ایی اش را به دست می گیرد ...

کوله پشتی اش را محکم تربه دوش می کشد ... چادرش را خانمانه تر می گیرد ...

حجابی که عطر حیا می دهد ... میراثی  از ...

و شروع می کند به ...

و هر چند قدمی را یاد ِ عزیزی از ...

شاید غریبه ای آشنا ... شاید آشنایی غریب ... شاید غریبه تر از همیشه ...

خودش را ... خودش را حتی جای غریبه ترین ها می گذارد  ...

و عمری که می گذراند ... بهگزین آنات ِ بودنش است  ...

خیال می کند ...

چون پرنده ایی کوچک چشم هایمش مسیر ِ پروازش را میپایید ...

زینب ........آه یا زینب ... آه یا زینب ... آه یا زینب ...

یک اربعین میروی و تمام ِ لحظات ِ بودن و نبودنش را با خود بارها و بارها ...

زینب ... پیرتر و شکسته تر خواهد شد ... راه  اربعین را ...

داغ ِ اربعین داغی دیگر است ...

کسی محکم به او میزند و کتفمش را باخود می برد ...

آخ ... و دردی که در جانش میپیچد ...

و او را از گفت و شنود ِ ذهنش می کشاند بیرون ...

مادرش منو صدا می کنه ...

کجایی دختر ...

مبهوت نگاهش می کند ...

دستش را می گیرد و تکانم می دهد ...

صدایشان را نمی شنود ...

فقط لبهایی که تکان می خورند ...

و باز محکم تکانش می دهد ...

 انگار خلسه ایی اورا به خود می کشاند ...

بین زمان حال و خیال در رفت و آمد بود ...

درحال ِ عبور ...

حواسمش به حال رسید ...

چشمانش را سیل برده بود ...

کمی آب آوردند و ...

چیزی نیست ... بریم ...

سخت می توانست حرف بزند ...

سخت ...

آشوبی به دورن داشت ...

و باز به راه ِ اربعین ...

باران تمام ِ حواسش را برده بود ...

و باز خیال ...

زینب ... دیگر صدای رقیه را نمی شنید که صدایش کند ...

عمه ... عمه زینبم ... عمه بابا ... عمه ... بابام ...

باید ...

غروب شده بود ...

دیگر میل ِ رفتن نبود ...

باید استراحت میکردند ...

او اما بی تاب و ...

بیرون مانده بود و خیره به غروب ...

غروب برای یک داغدیده درد دارد ...

دلگیر تر ازهمیشه است ...

قلب ِ بی تاب ِ داغدار پی ِ بهانه است و غروب و دلتنگی می شود بهانه ی باریدن ...

یک روز ...

پنج روز ...

بیست روز ...

سی روز ...

چهل روز ...

چهل روز دوری از دلدار ...

اربعین ...

مادری دست به پهلو ...

خواهری دلشکسته ...

و ...

و ...

و ...

خیال می کند...

خیال می کند در راه ِ اربعین است ...

سوخت ... سوخت زینب جان ... سوخت ...

قبر ِ حسینت را که در آغوش بگیری ...آرام خواهی شد ...

خیال می کند در راه ِ اربعین است ...

و لابلای  عشق بازی های زایران ِ آقا گمشده بود ...

دلدادگی ... دلبری ... و....

و ...

و ...

کسی صدایش  می کند ...

صدایی مبهم ...

انگار یکی او صدا می کند ...

حواسش بین ِ حال و خیال در رفت و آمد است ...

کسی او از خیالش بیرون می کشد ...

چشمانمش را سیل برده ...

صورتش را ...

تمام ِ روحش بارانی بود ...

کسی او را از حال خوبش کشید بیرون ...

..........................................................

چشم هایش باز رفت سمت ِ تلویزیون ...

و باز انگار بهانه ایی که دنبالش بود را داده اند دستش ...

و باز شروع کرد به ناله  کردن ...

باورش شده بود ...

باورش شده بود ...

باورش شده بود ...

.............................

 حسرت نوشت : دلانه نوشت های یک انسان کربلا ندیده ... بین الحرمین ندید ه ...

اربعین ندیده ...

 

 

 

تمنای دعا ...

 

 

« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحقهم  اجمعین »

 

  « فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»

 

 

 



پنج شنبه 94 اردیبهشت 17 | نظر

 
 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

عطرظهور

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار

پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...

ستارگان دوکوهه

هم رنگــــ ِ خـــیـــآل

هدهد

مرام و معرفت

سه قدم مانده به....

یامهدی

مینای دل

ارواحنا فداک یا زینب

مشکات نور الله

گل خشک

سلام محب برمحبان حسین (ع)

دهکده کوچک ما

اسرا

گرتوبیایی غم از دل برود

نیلوفر مرداب

شعرشاعر

خوش یمن

احرار

اینجا آوایی هست

زهرایی

بهونه جوونی

سربداران 313

مدیریت ...

گل نرگس

آپلودعکس

شعر...

خط...

صیاد لحظه های ناب دیدار

تاآسمان راهی نیست

چش قلمبه ...

دانلود مقاله ، پروژه ...

حدیث اشک

اقیانوس

یاسین مدیا

پایگاه اطلاع رسانی ...

یاران گمنام وبی ادعا ...

شعرو غزل امروز

آرمان های انقلاب

 
 

خبرنامه

 
 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 300252

بازدید امروز :53

بازدید دیروز : 49

تعداد کل پست ها : 424

 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

دانشنامه مهدویت

 مهدویت امام زمان (عج)
 

لوگوی دوستان

 

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin